چقدر سخته که عشقت روبروت باشه
نتوني هم صداش باشي
چقدر سخته کـه يک دنيـا بهـا باشـي
نتـــوني کـه رهـا باشـي
چقدر سخته که باروني بشي هرشب
نتـــونـــي آسمــون باشي
چقدرسخته که زندوني بموني بي دروديوار
نتــوني همـــزبون باشـي
چقدرسخته که چشمات رنگ غم باشه
ولـــي ظاهــــر پـــر از خنده
چقدر سخته که عشقت آسمون باشه
ولــي آســون بـگـن چنــده
چقدر سخـته کلامــــت سـاده پرپر شـه
نتـونـي ناجيِش باشــــي
چقدر سخـته کــــه رفتــــن راه آخـر شه
نتــــوني راهيِــش باشـــي
چقدر سخته تووخونت عين مهمون شي
بپوسي خسته بيــرون شـي
چقدرسخته دلت پرباشه ساکت شي
ولي توو سينه داغون شــي
چقدر سخته که يک دنيا صدا باشي
ولـي از صحنه ي خـوندن جـدا باشي
چقـدر سخــته که نزديک خـدا باشـي
ولي غرق ادا باشي